
تعداد بازدید : 448
حسین سعیدی مدیرعامل و مدیرمسئول روزنامه خراسان شد

مهمترین سوابق اجرایی حسین سعیدی به شرح زیر است:
* عضو هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت به نشر
* دبیر هیئت امنای مؤسسه فرهنگی و هنری خراسان
* مسئول طرح و برنامه مؤسسه فرهنگی هنری خراسان
* مشاور دبیرکل اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان کشور
* جانشین مدیرمسئول و سردبیر نشریه آیندهسازان
* معاون دبیرخانه شورای عالی فرهنگی آستان قدس رضوی
* قائم مقام اجرایی مؤسسه فرهنگی قدس
* عضویت در هیئت مدیره مجمع ناشران انقلاب اسلامی
شایان توجه است که حسین سعیدی جایگزین رضا خوراکیان شد که چندی پیش با حکم تولیت آستان قدس رضوی، به عنوان مدیر عالی حرم مطهر رضوی منصوب شده بود.
دکتر محمد سعید احدیان، رئیس هیئت امنای موسسه فرهنگی هنری خراسان در حکم انتصاب سعیدی، ایجاد ثبات اقتصادی و امنیت روانی در موسسه، افزایش ضریب نفوذ رسانه های موسسه مخصوصا روزنامه خراسان و شتاب گرفتن پیشرفت همه جانبه رسانه های فضای مجازی موسسه را به عنوان ضرورت های دوره مدیریتی وی عنوان کرده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 283
سید هادی؛ عزت بخش مردمان مهرآباد


آقا سید حسن با کلاهی سبز رنگ که نشان از سیادتش دارد، راست قامت، همچون سرو و خویشتندار به رسم مردان روزگار دیده و موی سپید کرده، هر چند سخن گفتن از عزیزی که از دست داده است، همچون کار بدنی سنگین از او انرژی می گیرد، عرق بر پیشانی اش می نشاند و گاهی نفسش را در سینه حبس می کند اما برایمان از سر پر شور فرزندش میگوید: «برای پدر و مادر احترام زیادی قائل بود، من بیشتر روز سر کار بودم، اما با مادرش انس عجیبی داشت با آن که ازدواج کرده بود، هر روز به منزل ما میآمد و احوال مان را میپرسید. آدمی مذهبی بود. دو تا هیئت مذهبی راه انداخته بود و خیلی زحمت میکشید. ورزشکار بود، هم ورزش رزمی کار می کرد هم خودش باشگاه بیلیارد داشت.
درآمدش خوب بود.
من چند باری گفتم برای خودت خانهای، ماشینی بخر. خودش مستأجر بود اما همه درآمدش را در راه امام حسین (ع) خرج میکرد. من حقیقتا از خیلی کارهایش اطلاع نداشتم بعد از شهادتش فهمیدم به حدود 50 خانواده کمک می کرده است. چهلم شهید بود، یکی از افرادی که حضور داشت گفت آقا غصه چه را می خوری، او جای خودش را آن طرف درست کرده است. یک قلمش را که من می دانم و سید هادی سوگند داده بود به کسی چیزی نگویم این است؛ من یک وانت دارم 3-4 سال بود، بسته هایی از اقلامی را که خانوادههای نیازمند احتیاج دارند، آماده میکرد و ما ساعت یک شب به بعد راهی میشدیم. میرفت هر بسته را در خانهای میگذاشت، در میزد و بعد از در فاصله میگرفت تا دیده نشود. وقتی مطمئن میشد اهل خانه در را باز کردند و بسته را برداشتند؛ به سراغ خانه بعدی میرفت، آنها حتی نمیدانستند چه کسی کمک شان میکند.
جنگ سوریه که شروع شد، سید هادی هر روز به مادرش اصرار میکرد، دست و پای مادرش را میبوسید تا اجازه دهد به سوریه برود. نه به زمین بود نه به آسمان، از من که اجازه گرفت؛ گفتم: «من اجازه می دهم خدا شما را مرد خلق کرده است باید بروید سوریه، آن زمان کسی نبود از عمه شما (حضرت زینب «س») حمایت کند؛ الان که شما هستید، پنج تا برادرید، باید بروید از عمه تان دفاع کنید.»
سید حسن این واژهها را باصلابت و اطمینان خاطر ادا میکند هر چند عرق نشسته بر صورت و جبینش خبر از رنج طاقت فرسای از دست دادن جوانش می دهد اما ایمان و اعتماد به مسیری که فرزندش انتخاب کرده، او را آرامشی گریزناپذیر بخشیده است.
4ماه پیوسته در منطقه
پدر شهید کلامش را این گونه ادامه میدهد: «آن زمان برادرش آقا سید مهدی فوت شده بود. مادرش اجازه نمیداد و میگفت این جنگ صددرصد شهادت است. برای آن که مادرش را راضی کند، کلی کتاب از ماجرای اسارت حضرت زینب(س) برایش آورده بود و به مادرش می گفت: اگه من تصادف کنم خوب است یا این که به آرزویم برسم؟ مادرش اهل قرآن و مأنوس با اهل بیت(ع) بود و در نهایت راضی شد. سید هادی راهی سوریه شد، اصلا مرخصی نیامد و بعد از چهار ماه شهید شد. ابوحامد، فرمانده سید هادی که به منزل ما آمده بود، خیلی گریه میکرد و میگفت در چهار ماهی که او در منطقه بود امکان نداشت نماز صبح بچهها قضا شود، دعای توسل و کمیل همیشه برقرار بود. در تمام عملیاتها حاضر بود، اگر شب قبلش هم در عملیاتی حضور داشت باز هم با اصرار همراه می شد و می گفت من این جا آمده ام که از عمهام دفاع کنم، نیامدهام که بخوابم و استراحت کنم.»
درد در چشمان سید حسن می دود؛ می فهمم که ماجرا به جایی رسیده که نقلش برای او سخت شده است ولی ادامه می دهد: «آخرین بار که با او تلفنی صحبت کردم گفت به برادرم سید حامد بگویید شب شهادت امام صادق(ع) در هیئت مجلس را برقرار کند، من هم میآیم. اما شب شهادت امام صادق (ع) به قولش عمل کرد و پیکرش آمد.»
پشیمان نیستم
از پدر شهید میپرسم از این که به سید هادی اجازه دادید به سوریه برود، پشیمان نیستید؟ تن صدایش کمی بالا می رود و چند بار میگوید: «نخیر، نخیر، عاقبت به خیر شده است، بعد از او، سید حسین دیگر فرزندم نیز 3 ماه در سوریه بود و به سلامتی برگشت. هر چند در دیداری که با مقام معظم رهبری داشتیم سید حسین می خواست از ایشان برای رفتن اجازه بگیرد ولی آقا گفتند نه من اجازه نمی دهم. با این حال سید حسین هم وقتی برگشت مشهد یک کارت از برادران افغانی درست کرد و به سوریه رفت. مادرش کلی نذر و نیاز کرده بود به سلامت برگردد.»
از سید حسن، پدر شهید سلطان زاده که خود نیز در دوران دفاع مقدس حدود 3 سال در منطقه بوده است، می پرسم: اگر الان فرصت دیدار با سید هادی فراهم شود به او چه می گفتید؟ او در پاسخ گفت: «شهادت نصیب ما نشد، من در آزادسازی خرمشهر آن جا بودم. الان هم به او می گویم به راهی که انتخاب کرده ای افتخار می کنم و خوش به سعادتت.»
سید حسن به دیدار با مقام معظم رهبری اشاره میکند و ادامه میدهد: «خدا آقا را برای ما نگه دارد، اگر مملکت ما امن و امان است به برکت آقاست.» و قرآنی را که از رهبری هدیه گرفته اند، به ما نشان میدهد.

سید حامد برادر کوچک تر شهید سید هادی است. او که در مسیر فعالیت های برادرش قبل از شهادت همراه او بوده است، جزئیات بیشتری را از سیر تحول اخلاقی سیدهادی بیان میکند: «آقا سید هادی در نوجوانی یک شخصیت قلدر، مستبد، شجاع و قدرتمند داشت. برای ما برادر بزرگ مثل جایگاه پدر را دارد. من به جرئت میگویم حتی 2 دقیقه مستقیم به چشمهای برادر بزرگم نمیتوانستم نگاه کنم. آقا سید هادی تا قبل از این که به سربازی برود یک مدل دوست های دیگری داشت، اما وقتی از خدمت سربازی برگشت کامل متحول شده بود. خیلیها میگویند افراد وقتی به خدمت میروند یک سری خصایص بد پیدا میکنند اما سیدهادی از سربازی، نماز شب خوان برگشت، هیئتی برگشت. زمین تا آسمان متفاوت شد.»
دستگیر اخراجیها
برادر شهید علت اصلی این تحول را توصیه یکی از هم محله ای ها به سید هادی به استفاده از زمان تنهایی خود در شیفتهای خدمت برای خواندن نماز شب میداند. سید حامد برکات خواندن نمازشب در شهید سلطانزاده را بعد بازگشت از سربازی، راه اندازی هیئتی که سید هادی لفظ اخراجیها را برای آن به کار برده است، میداند، این هیئت برای جذب افرادی بوده است که شاید در نگاه بسیاری از آدم ها موجه نباشند و هیئت دوم نیز با همین رویکرد تشکیل شده است. سید حامد میگوید: «از آن پس، بیشتر خاطرات ما با سید هادی در همین هیئتها بود. همه دوستان شهید دو وجه از شخصیتاش را به خاطر دارند؛ یک شخصیت مدیریتی و جدی، وجه دیگر یک شخصیت طنز و بذله گو که همین باعث شده بود دوستان بسیاری داشته باشد. با آن که بعد از بازگشت از سربازی و تغییر منشی که برایش اتفاق افتاده بود، ارتباطش با خیلی از دوستان قدیمیاش قطع شده بود. سید هادی معتقد بود به واسطه این که مسئول هیئت است، لزومی ندارد در لباس پوشیدن، حتی در ادبیات و لهجهاش تفاوتی با افرادی که میخواهد جذب کند داشته باشد، به نظر او، این کار اشتباه است. میگفت هیئت ما برای بچههای مذهبی با خانوادههای مذهبی و مسجدی نیست. این هیئتها برای آنهایی است که فکر میکنند جایی در این مکانها ندارند.»
آن گونه که سید حامد تعریف میکند بخش عمده مخاطبین سید هادی در هیئت، مصرف کنندگان مواد مخدر، بیخانمانها و کارتن خوابها یا افرادی بوده اند که زندگی دیندارانهای نداشتند. شهید باور داشته است حضور در هیئت سید الشهدا و بودن زیر بیرق امام حسین (ع)، تناول غذای نذری امام حسین (ع) راه را برای هدایت و تغییر مسیر زندگی این افراد باز میکند. او حتی اجازه میداده شبها مکانی که برای هیئت در نظر گرفته بوده است، پناهگاهی برای بیخانمانها باشد. اما فعالیت شهید به همین جا ختم نشده است و بسیاری از این افراد به کمک او توانستهاند زندگی جدیدی شروع کنند، اعتیاد را کنار بگذارند، سبک زندگیشان را عوض کنند و دوباره مورد اعتماد خانوادههای شان باشند. سید هادی فضایی برای ورزش، برگزاری جلسات معرفتی و اخلاقی و کتاب خوانی برای اعضای هیئت فراهم کرده بود.



شهید سلطانزاده جزو اولین گروههایی است که با همراهی فاطمیون به سوریه رفته است. برادر شهید آشنایی با اتفاقات سوریه را این گونه نقل میکند: «ما دوستی داشتیم که در نزدیکی محله گلشهر مشهد آرایشگاه داشت و باشگاه سید هادی هم در همان منطقه بود. با این که همه ما برادرها مثل پدرمان مویی نداریم، به واسطه رفاقت مان زیاد به آن آرایشگاه سر میزدیم. شهید سید هادی به شوخی میگفت من میآیم ببینم کسی با میزان موی من میآید؛ موهایش مدل خوبی داشته باشد تا من هم امتحان کنم! بچههای فاطمیون نیز به آن آرایشگاه رفت و آمد داشتند و از اتفاقاتی که آن جا افتاده بود، تعریف میکردند. آن موقع ما هنوز اطلاع دقیقی از ماجرای سوریه نداشتیم. در نهایت، همین باب آشنایی و آگاهی سید هادی با جنگ در سوریه شد. درگیریهای سوریه سال 1391 آغاز شده بود و شهید سال 1393 با گروه 19 اعزام شد البته بعد از آن که برای خودش مدرک افغانستانی بودن فراهم کرد و لهجه افغانستانی را یاد گرفت. نیروهایی که به سوریه میرفتند تقریبا هر 45 روز یک بار مرخصی داشتند، برادر من 4 ماه بدون مرخصی آن جا ماند و در مقابله با هجومهایی که دشمن داشت شرکت میکرد، دغدغهاش این بوده است که برگردد و در نبود او اتفاقی بیفتد و شرمنده حضرت زینب(س) باشد.»نحوه شهادت سید هادی سلطانزاده بنا به روایتی که همرزمانش برای برادرش داشتهاند، چنین بوده است: زمانی که برای تثبیت منطقه آزاد شدهای در حلب سوریه رفته بودهاند یکی از رزمندگان هدف گلولۀ تک تیرانداز قرار میگیرد و شهید که برای کمک به او رفته است با انفجار خمپاره و البته تیری که از پشت او را هدف قرار داده، زخمی شده و در مسیر رسیدن به بیمارستان به شهادت رسیده است. پیکر او بعد از 13 روز، همزمان با شهادت امام جعفر صادق(ع) به وطن و خانوادهاش بازگشته است.
رنجی که میبریم
سید حامد هر چند سعی میکند گزارش خوبی از آن چه دیده و شنیده داشته باشد اما میتوان فهمید در ذهنش میگردد تا واژههایی را پیدا کند که بیانشان رنج کمتری را به جانش تزریق کند. او که رفتن برادر را مصداق یتیم شدن توصیف میکند و تمام حسرتش را در ظرف کلماتش میریزد، ادامه میدهد: «من همیشه فکر میکردم شهدا خیلی با ما متفاوتاند، حتی گاهی خودمان را بهتر از برادرم میدیدیم، اما الان میدانم شهدا همین جا بین ما زندگی میکنند، اصلا فکر این که شهیدانه زیستن دور از دسترس است یا شهدا را خیلی متفاوت از مردم نشان دهیم، اشتباه است. با این حال آن چه این سالها من و پدر و خانواده را رنج داده شهادت برادرم نیست، این است که بعضی میگویند این آدمها برای پول رفتهاند یا به خانوادههای شان پول میدهند. برادر من برای عقاید و باورش رفت در حالی که هیچ نیاز مالی نداشت، ما پولی برای شهادت عزیزمان نگرفتهایم و نخواهیم گرفت. حتی پدرم همان سالهای اول دوست داشت نام کوچه مان به اسم شهید باشد ولی وقتی دیدیم توجهی نشد دیگر اصرار نکردیم.»
شهید سیدهادی سلطانزاده متولد 1357 بود و سال 1393 در حلب سوریه به شهادت رسید. مسابقات لیگ کشوری رشتههای بیلیارد و بولینگ هم به نام این شهید عزیز ثبت شده و کتاب «پاتک علیه پیتوک» درباره زندگی این شهید نوشته شده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 295
تور موفق اطلاعاتی فراجا
سردار رادان: 4 عاملِ اصلی حادثه راسک را که در شب عملیات حضور داشتند، غافلگیرانه زنده و سالم دستگیر کردیم


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 299
قدم زدن با اسطورههای نامرئی در خیابان
بررسی برخی اسطورهها که در گفتارمان حضور دارند اما از آنها بیخبریم
حسین عباس زاده - info@khorasannews.com

دیو دوروج (دروغ)
در فرهنگ گذشته ما دروغ را بسیار ناپسند میدانستند. وقتی به ریشههای باستانی این تفکر برمیگردیم به این نکته جالبتوجه برمیخوریم، پیشینیان ما بر این عقیده بودند که دیوی به نام «دوروج» وجود دارد. ریشه این کلمه به دورو (یعنی دو + روج) بودن برمیگردد. روج درگذشته به معنای رخ بوده پس معنای این کلمه میشود دورخ یعنی دیوی که دورخ دارد. کلمه دروغ نیز تغییریافته همین کلمه است. در لهجه مشهدی البته شکل این کلمه با فرسایش زبانی کمتری در آواها مشاهده میشود ((dorogh
پس در فرهنگ باستانی ما دیوی به نام دیو دروغ وجود داشته و اگر فردی دروغ میگفته وارد دسته دیوها میشده و این به معنی دشمنی با امشاسپندان و اهورامزدا بوده است. پس میبینیم که امروز ما از کلمه دروغ در گفتار روزانهمان بهره میگیریم بدون این که ریشهاش را بدانیم.

این کلمه نیز از اعماق تاریخ باستان به دست ما رسیده و از ترکیب دو کلمه «دیو» و «آنه» تشکیلشده است به این معنی که فردی که رفتارش مانند دیوها شده است و رفتار انسانی معمولی ندارد.
خروش یا خروس
یکی از کلمات دیگری که ما از آن بهعنوان یک حیوان یاد میکنیم و آن را خروس مینامیم نیز در رسته کلمات و موجودات اسطورهای است. البته این کلمه درگذشته شکل ظاهری متفاوتی داشته است و بهجای خروس از کلمه خروش استفاده میکردند. خروش به معنی فریاد و بانگ زدن است. خروس (خروش) برگرفته از ایزد سروش است که فرشتهای آسمانی است. سروش یکی از ایزدهای مهم ایران باستان است که یکی از مهمترین وظیفههای او این است که به هنگام سر زدن سپیدهدم مردم را از رسیدن روشنی آگاه کند و اجازه ندهد مردم در این زمان به خواب غفلت فروروند زیرا بیدار بودن در صبحگاه در فرهنگ باستانی ما دارای اهمیت فراوانی است. حیوان خروس که نماینده ایزد سروش در زمین به شمار میآید هر صبح برای انجام این وظیفه، بانگ میزند تا مردم را از غفلت رها کرده و آنها را از آمدن صبح دم و پیروزی روشنی بر تیرگی آگاه کند.
نام های اسطورهای افراد
تعداد زیادی از نام هایی که ما برای فرزندانمان انتخاب میکنیم نیز ریشه در اسطورههای باستانی دارد. همه میدانیم که تاریخ مهرپرستی ایرانیان بهپیش از زردشت برمیگردد نام هایی مانند مهرداد، مهرتاش، جمشید، بهرام، مهرنوش، میترا، ناهید آناهیتا یادگار این زمانهاند. مهرداد به معنی فرزند مهر (خورشید) است. آیین مهرپرستی از ایران به اروپا نیز رسیده و برخی مردم این نقطه از جهان نیز نام هایشان را از همین اسطوره ایرانی گرفتهاند.
بهرام
درباره ریشه نام اسطورهای بهرام باید بگوییم که بهرام، خدای پیروزی و جنگاوری بوده و در اسطورههای قدیم ایران نقشی محوری داشته است. درگذشتههای دور وقتی جنگی در میگرفت جنگاوران برای رسیدن به پیروزی برای خدای بهرام قربانی میکردند تا او پیروزی را نصیب آنها کند. خدای بهرام ده چهره داشت و در چهرههای متفاوتی ظهور میکرد.
جمشید
یکی از دیگر نام های اسطورهای ایرانزمین، جمشید است. او اولین پادشاه هستی بوده است. زمانی که اهورامزدا قصد داشت جمشید را بهجای زردشت پیامبر خود قرار دهد ولی جمشید این مسئولیت سنگین را نپذیرفت و ترجیح داد در مقام پادشاه باقی بمانم.
کیومرث و بهمن
کیومرث هم نامی اسطورهای است که از دل تاریخ باستانی ما به این دوران رسیده، بر اساس روایات باستان، اهورامزدا کیومرث ابتدا زمین، آسمان، آب، آتش و گاو را آفریدوسپس کیومرث آفریده شد. کیومرث 30 سال بیشتر عمر نکرد و پس از شکست از اهریمن درگذشت ولی از نطفه او، گیاه «ریواس» در زمین رویید و پس از او اولین انسانها به نام های «مشی» و «مشیانه» به وجود آمدند و به این ترتیب، نسل بشر تا امروز ادامه یافت. البته پیش از کیومرث و چند عنصری که نام بردیم که اهورامزدا «بهمن» را آفریده است. پس اولین مخلوق جهان هستی بر اساس اسطورهها بهمن است که هم بهعنوان نام فرزندان و هم نام یکی از ماههای سال ما ایرانیان شناخته میشود. در ایران باستان او را یک امشاسپند و پسر اهورامزدا میدانستند و همیشه در سمت راست اهورامزدا قرار میگرفت و یکی از مهمترین امشاسپندان ماست. بهمن به معنی اندیشه نیک است پس اهورامزدا اولین چیزی که خلق کرده اندیشه نیک است.
آناهیتا و ناهید
از دیگر نام های اسطورهای آناهیتا و ناهید است. امروزه در گناباد محلی به نام بیدخت داریم که در اصل نام این محل آناهیتا بوده که بعد از اسلام به نام عربی بیدخت تغییریافته است. هر مکانی در کشورمان وجود دارد و کلمه دختر یا دخت در آن بهکار رفته در اصل درگذشتههای دور محلی نزدیک به پرستشگاه آناهیتا بوده است مثل پل دختر، بیدخت، قلعه دختر و...
خداوندگار «وای»
امروز ما وقتی با رنج و دردی روبهرو میشویم ناخودآگاه میگوییم «ای وای» اما نمیدانیم چرا این واژهها را به کار میبریم. ماجرا از این قرار است که در دوران باستان «وای» نام خدایی بوده که مردم زمانی که دچار رنجی میشدند از او کمک میگرفتند و او را یاد میکردند و میگفتند «ای وای» یعنی «ای خدا». امروز نیز این واژه را به کار میبریم بدون این که معنی آن را بدانیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 278
جنایت تکان دهنده آتش افروزان سنگدل !

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ماجرای این جنایت هولناک نیمه شب نوزدهم فروردین سال ۹۸ زمانی لو رفت که شهروندان خودروی پرایدی را در حاشیه جاده نیشابور- کاشمر مشاهده کردند که شعلههای آتش از آن زبانه میکشید. در حالی که آتش سوزان پراید را بلعیده بود و دود غلیظی از آن در تاریکی شب به هوا برمیخاست، تعدادی از رانندگان عبوری و شهروندان با امکانات اولیه به طرف آتش دویدند و قبل از رسیدن نیروهای امدادی شعلههای سرکش آن را خاموش کردند اما همزمان با فروکش کردن زبانههای آتش ناگهان دو جسد سوخته در میان دودهای سیاه نمایان شد و بدین ترتیب پروندهای جنایی روی میز دادسرای عمومی و انقلاب نیشابور قرار گرفت چرا که بررسیهای مقدماتی افسران پلیس آگاهی و کارشناسان آتشنشانی حکایت از یک جنایت عمدی داشت. ساعتی بعد با مشخص شدن مالک پراید و هویت زن و مرد میان سالی که در شعلههای آتش کاملاً سوخته بودند، دامنه تحقیقات پلیسی به سوی جنایت خانوادگی کشیده شد و این گونه دو پسر ۱۷ و ۲۱ ساله قربانیان این ماجرای تکاندهنده بازداشت شدند و به مقر انتظامی انتقال یافتند. با اعترافات دو پسر مذکور، این پرونده جنایی رنگ «حیرت» به خود گرفت و بدین ترتیب فرزندان سنگدل پس از اقرار به قتل
نامادری و پدر خود صحنه حادثه را در حضور بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب نیشابور بازسازی کردند و چگونگی به آتش کشیدن اجساد آن ها را شرح دادند. گزارش روزنامه خراسان حاکی است پس از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست از سوی نماینده دادستان، این پرونده جنایی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و زیر نظر قاضی «محمد شجاعپور فدکی» رئیس با تجربه دادگاه مورد رسیدگی ویژه قرار گرفت. در همین حال چندین جلسه محاکمه با حضور وکلای مدافع برگزار شد و متهمان که در برابر سوالات تخصصی قضات دادگاه عاجز مانده بودند در نهایت جزئیات قتل نامادری و پدر خود را در حالی تشریح کردند که «مهدی-ح» نوجوان ۱۷ ساله به اتهام مشارکت در قتل و «مصطفی-ح» برادر ۲۱ ساله وی به اتهام معاونت در قتل پای میز محاکمه ایستادند. از سوی دیگر با اعلام گذشت اولیای دم «علیرضا-ح» (پدر متهمان) روند رسیدگی وارد مرحله جدیدی شد و بالاخره پس از احراز جرم توسط قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، رای دادگاه درباره این پرونده جنایی صادر شد. بر اساس این رای مهدی (متهم ردیف اول) به خاطر گذشت اولیای دم از خونخواهی به ۸ سال زندان از جنبه عمومی جرم و به اتهام قتل نامادری به قصاص نفس محکوم شد. در همین حال دادگاه متهم ۲۱ ساله این پرونده جنایی را نیز به اتهام معاونت در قتلهای مذکور به تحمل ۲۵سال زندان، ۳۱ ضربه شلاق و پرداخت مشارکتی دیه با متهم ردیف اول به خاطر جنایت بر میت (سوزاندن اجساد) محکوم کرد. بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، رای صادرشده از سوی شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد اعتراض متهمان و وکلای آنان قرار گرفت و بدین ترتیب قضات شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور پس از بررسی دقیق پرونده برخی ایرادات شکلی در رسیدگی قضایی را مورد تاکید قرار دادند و نقایصی را بر رای مذکور وارد دانستند. به همین دلیل و با نظر قضات دیوان عالی کشور پرونده مذکور به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی (شعبه هم عرض) ارسال شد تا عاملان این جنایت دوباره پای میز محاکمه بنشینند و به سوالات فنی و تخصصی برای رفع ایرادات شکلی مذکور پاسخ دهند. این گزارش حاکی است با
توجه به اهمیت و حساسیت این پرونده و نکات ظریف حقوقی و قضایی که مورد توجه جدی مقامات قضایی قرار گرفته بود، با نظر قاضی هادی دنیادیده (رئیس شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی) جلسه محاکمه به صورت علنی برگزار شد چرا که قاضی خلیلی (رئیس کل دادگستری خراسان رضوی) همواره بر تحلیلهای کارشناسی آرای قضایی و بهرهمندی استادان دانشگاهی و همچنین کارآموزان قضایی و دانشجویان رشتههای حقوقی از چنین جلسات محاکمه تاکید میکند. در این جلسه دادگاه که به ریاست قاضی دنیادیده و مستشاری قاضی مصطفوی و با حضور وکلای مدافع شکل گرفت «مهدی-ح» (متهمی که هنگام ارتکاب جرم ۱۷ ساله بود)، درباره این جنایت تکان دهنده گفت: ساعت ۶ عصر بود که مقداری مشروبات الکلی نوشیدم و سپس با یک میله نیم متری (لوله داربست) به سراغ نامادری ام رفتم و از پشت به سرش کوبیدم. بعد هم چون میدانستم اگر پدرم موضوع را بفهمد خیلی ناراحت میشود او را نیز با ضربات میله آهنی کشتم و سپس با کمک برادرم (مصطفی) اجساد را درون پراید گذاشتیم و در حالی به طرف کاشمر حرکت کردیم که برادرم مقداری بنزین خرید و به دنبالم آمد. من پشت فرمان پراید بودم اما وقتی به نقطهای خلوت رسیدیم اجساد را درون خودرو آتش زدم و بعد به همراه برادرم به خانه باز گشتیم تا آثار خونها را پاک کنیم. وی درباره انگیزه خود از ارتکاب چنین جنایت حیرت آوری گفت: از قبل با نامادریام درگیری داشتم و رفتارهایمان با هم سازگاری نداشت چرا که احساس میکردم مدام غر میزند. در همین حال مصطفی (متهم دیگر) در جایگاه متهمان قرار گرفت و به قضات با تجربه دادگاه گفت: برادرم مست بود که با میله به پشت سر نامادری مان زد. من ترسیدم و در حالی که جیغ میزدم برادر پنج ساله ام را که آن جا بود به آغوش گرفتم تا این صحنه را نبیند. بعد فهمیدم که برادرم پدرم را که در خواب بود هم کشته است. از شدت ترس پاهای پدرم را گرفتم و پیکر بی جان او را به داخل پراید بردیم. برادرم به من گفت من جلو میروم و تو هم مقداری بنزین از جایگاه سوخت بگیر و پشت سر من با نیسان بیا. وی ادامه داد: من با نامادری ام قهر بودم وقتی او به داخل حیاط آمد تا از درون خودرو چیزی بردارد من او را به کناری کشیدم تا آشتی کنم ولی مهدی به یکباره با میله آهنی به سرش کوبید. زمانی که مادرم به زمین افتاد فریاد زدم بدبخت شدیم. در همین حال او به سراغ پدرم رفت و او را هم در خواب با ضربات میله آهنی کشت اما من اشتباه کردم و تقاضای بخشش دارم. به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، با پایان یافتن اولین جلسه محاکمه علنی، رئیس دادگاه ختم جلسه را اعلام کرد تا زمان برگزاری جلسات محاکمه دیگر مشخص شود. در حاشیه محاکمه دو متهم سنگدل این پرونده جنایی بسیاری از حاضران بهرهمندی از تجربیات قضایی در جلسات محاکمه پروندههای جنایی را بسیار با اهمیت دانستند و به قدردانی از مسئولان دستگاه قضایی و همچنین قضات ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی پرداختند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 204
موازنه در دریای سرخ
مصطفی منتظر - info@khorasannews.com
جنگ اسرائیل علیه غزه به دریای سرخ سرایت کرده است. سرایت این جنگ البته با تداوم بمباران یمن صورت گرفت و در حالی که نیروهای یمنی اعلام کرده بودند که حاضر هستند عملیات دریایی خود را در دریای سرخ به شرط توقف جنگ درغزه، متوقف کنند، اما صهیونیستها به بمباران غزه ادامه دادند و تنش نیز در دریای سرخ با توجه به جنگ در غزه ادامه یافته است. ضلع سوم تنش در دریای سرخ، ائتلاف آمریکا و انگلیس است که در حمایت از اسرائیل وارد کارزار دریای سرخ علیه یمن شدهاند و در چند روز گذشته نیز بخشهایی از یمن را بمباران کردند. واقعیت این است که از زمان پایان جنگ دوم جهانی و سیطره یافتن آمریکا بر دریاها، این کشور خود را حافظ امنیت دنیای لیبرال و آزادی دریاها معرفی میکرد. جنگهای متعددی هم برای این امر توسط آمریکاییها به راه افتاد؛ از جنگ شبه جزیره کره و ویتنام تا جلوگیری از انتقال بمب هستهای به کوبا در دهه 1960 تا جنگ اول و دوم خلیجفارس و... . در تمامی موارد، آنچه مهم بوده، توانایی ویژه نظامی و فناوری آمریکا در حوزه دریا بوده است. این توانایی به حدی است که چینیها و روسها با پذیرش آن و برای دور زدن این وضعیت، سعی کردند مسیری عموما زمینی را طراحی و اجرا کنند. جنگ اوکراین و فشار بر ایران هم برای بستن همین مسیر زمینی توسط آمریکا طراحی و اجرا شد. حالا نظامیان یمنی در شرایطی ویژه، این سیطره بیش از هفتادساله را به چالش کشیدهاند. وضعیت غزه باعث شده تا پذیرشی جدی و مشروعیتی خاص درباره اقدامات یمن در دریای سرخ وجود داشته باشد. در این میان، اجرای دقیق و درست شلیک تنها به کشتیهای با مبدأ یا مقصد سرزمینهای اشغالی هم توانسته این مشروعیت را حفظ کند. چراکه یکی از بزرگترین کشورهای استفاده کننده از دریای سرخ، چین است و عدم برخورد با کشتیهای این کشور بسیار مهم است. مهم است دقت کنیم که در این میان، آمریکا کاملا دستبسته و در وضعیت تدافعی اقدام کرده است. در آغاز و پس از تمام پیغامهای پشت پرده نتوانست یمن را متوقف کند. سپس با ارسال نیروی دریایی –آنهم به صورت سنگین- نتوانست یمنیها را بترساند. در اقدام بعدی با حمله مستقیم به نیروی دریایی یمن، ده نفر از نظامیان آنان را به شهادت رساند اما یمن بدون رودربایستی و در اقدامی مستقیم، حملهای سنگین را به کشتیهای جنگی آمریکایی انجام داد، درحالیکه میتوانست به اقدامات قبلی خود در ضربه به صهیونیستها ادامه دهد و از آمریکا چشمپوشی کند؛ اما حمله مستقیم به ابرقدرت دریایی، انتخاب یمنیها بود. نتیجه مشخص بود. حمله آمریکا به یمن، بخشی از اجبار واقعیت موجود بود. اما نوع حمله نشان داد که آمریکاییها واکنشی کاملا منفعلانه به یمن داشتهاند تا صرفا پیامی را منتقل کنند. حمله به نقاطی که سعودی با همین فناوریهای غربی هشت سال پیش انجام داده بود و دهها بار آن را زیر ضربه برده بود و نتیجه نگرفته بود، صرفا یک نمایش برای عرصه جهانی بوده است. اقدام بعدی یمنیان باتوجه به تجربه گذشته، پاسخ به آمریکا خواهد بود. آنچه مهم است، ناتوانی آمریکا در حمله موثر به یمن و از آن مهمتر، ناتوانی از ورود به یک جنگ بزرگ و درنتیجه امنسازی دریای سرخ برای صهیونیستهاست. اتفاقی ارزشمند که روند خروج آمریکا از منطقه را تسریع کرده و به جایگاه بینالمللی آن برای حفظ وضعیت دریاها ضربه شدید میزند. این وضعیت نشان از آن دارد که آمریکا، آستانه خود برای جنگ منطقهای را بالا برده و از طرف دیگر احتمالا به زودی نه گفتن به اسرائیل را یک گزینه جدی برای خود خواهد دید. در این میان، موضوع کمپین ترور که توسط آمریکا و صهیونیستها علیه جبهه مقاومت آغاز شده بود، هنوز فعال است و باید به آن پاسخی مشترک و قوی داده شود. پاسخی که بالاتر از آستانه لازم برای توقف کمپین ترور باشد و طرف مقابل را به بازگشت از آن مسیر وادارد و همچنین پایینتر از آستانه آغاز جنگ باشد. طراحی و اجرای چنین حمله مشترک و خاصی، بسیار دشوار اما ممکن است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 378
سنگ تمام ژرمن ها برای کودک کش ها



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


تعداد بازدید : 254
تاریکخانه 2116 شرکت شبه دولتی در اقتصاد ایران
آمارهای دیوان محاسبات از وجود 2116 شرکتی خبر می دهد که ماهیتاً دولتی نیستند، اما دولت عزل و نصب و راهبری آن ها را انجام می دهد و در عین حال از دسترس نهادهای نظارتی دور هستند. آمارها و گزارش های موجود درباره این موضوع چه می گویند؟

دو دهه خصوصی سازی پر حرف و حدیث
ابلاغ سیاست های کلی اصل 44 در سال 84، چشم انداز خوبی را برای تغییر ریل اقتصاد ایران از دولتی به خصوصی ترسیم کرد؛ چراکه حضور بخش خصوصی با هدایتگری و تنظیم گری دولت به معنای کارآمدی واقعی اقتصاد است. با این حال، پس از چندی، نگرانی ها بابت انحراف خصوصی سازی از اهداف خود و به وجود آمدن بخش شبه دولتی در اقتصاد ایجاد شد. شرکت هایی که از نظر مالکیت، مدیریت یا راهبری، به میزان مختلف با دولت در ارتباط بودند. در ادامه کار به جایی رسید که ردپای محسوس شبه دولتی ها در شرکت های بزرگ کشور نیز دیده شده است. به عنوان مثال، در سال 96، بررسی وضعیت سهامداران عمده 100 شرکت بزرگ کشور که توسط روزنامه شرق انجام شد، نشان می داد که از میان این شرکت ها، تامین اجتماعی با مالکیت (داشتن سهم عمده سهام) بیش از 16 شرکت، بزرگ ترین مالک (دارنده سهام عمده) از بین مالکان 100 شرکت بزرگ است. بعد از آن، شرکت سهام عدالت با 15 شرکت و ستاد اجرایی فرمان امام با 11 شرکت قرار داشته اند.
گلایه رهبر انقلاب از تصدی گری افراطی دولت
علاوه بر موارد فوق، وضعیت خصوصی سازی های ناکارآمد که مانع واگذاری های واقعی اقتصاد به مردم شده، گلایه رهبر انقلاب را نیز در پی داشته است. به عنوان مثال ایشان در ابتدای امسال با اشاره به ابلاغ سیاست های کلی اصل 44 فرمودند: « مهمترین مشکل ما دولتی بودن اقتصاد است. بنای این سیاست ها بر این بود که ما مدیریت ها و فعالیت های اقتصادی مورد نیاز مردم را به مردم بسپریم؛ البته بعضی از بخش ها هست که یا مردم طالب آن نیستند یا حتماً باید در اختیار دستگاههای دولتی باشد؛ آن ها به کنار، اما بخش های مهم اقتصاد باید در اختیار مردم باشد. بارها این را تکرار کردیم که بنگاههای دولتی، شرکت های دولتی، شرکت های شبهدولتی ... باید با بنگاههای خصوصی رقابت نکنند و بگذارند تولید را مردم انجام بدهند...دولت تصدیگری را بایستی کم کند، نظارت را باید زیاد کند؛ دخالت را کم کند.»
شرکت های عمومی و دولتی روی دور شفافیت
با این اوصاف، در دولت سیزدهم شاهد تحولات مثبتی در حوزه شرکت های دولتی و عمومی هستیم. بخش هایی که تاکنون شفافیت زیادی نداشته اند. بر این اساس در سال جاری، صورت مالی هزار شرکت دولتی و عمومی غیربورسی (اعم از شرکت های دولتی اصلی و مادرتخصصی یا فرعی، شرکت های زیرمجموعه بانک ها و بیمه ها، شرکت های مربوط به مناطق آزاد، شرکت های زیرمجموعه نهادها و موسسات عمومی غیردولتی ،فدراسیون ها و شرکت های تحت حاکمیت دولت) در سامانه کدال منتشر شده است. این در حالی است که سال گذشته هم صورت های مالی 1124 شرکت دولتی و عمومی منتشر شده بود و به این ترتیب وعده وزیر اقتصاد و تکالیف این وزارتخانه بر اساس بودجه، به مرحله اجرا رسیده است.
تازه ترین و دقیق ترین تصویر از وضعیت شرکت های دولتی و شبه دولتی
به نظر می رسد شفافیت های انجام شده، موجب شده تا کار نهادهای نظارتی برای ورود به عرصه ناشفاف شرکت های دولتی و شبه دولتی آسان تر شود. بر این اساس، دیروز دیوان محاسبات، آمار نسبتاً دقیقی از شرکت های دولتی و شبه دولتی را منتشر کرد که شاید بتوان گفت برای اولین بار این آمارها اعلام می شود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ازوجی مدیرکل ارزیابی عملکرد شرکتها و کنترل کیفیت دیوان محاسبات گفت: تعداد دقیق شرکتهای دولتی، مؤسسات بیمه و بانکهای دولتی که در پیوست بودجه 1402 آمده، 341 مورد است، اما اگر تعداد شرکتهایی که تحت کنترل و مدیریت دولت است و همچنین شرکتهای وابسته به نهادهای عمومی غیردولتی را اضافه کنیم، تعداد کل شرکتها به 3 هزار و 255 مورد میرسد.وی اضافه کرد: تعداد شرکتهای شبهدولتی که از نظر ماهیت دولتی نیستند، اما تحت کنترل دولت هستند و دولت در عزل و نصبها و راهبریها ورود دارد به 2 هزار و 116 مورد میرسد. مدیرکل رسیدگی و بررسیهای فنی دیوان محاسبات خاطرنشان کرد: اهمیت شرکتهای شبهدولتی بسیار بالاست، چون گردش مالی بالایی دارند و از این جهت اهمیت دارد که صورتهای مالی و حسابرسی آنها انجام و منتشر شود. ازوجی افزود: شرکتهای دولتی زیر نظر دستگاههای نظارتی هستند، اما شرکتهای شبهدولتی بهدلیل ماهیت حقوقی غیردولتی از روند نظارتهای دستگاههای نظارتی بهدور هستند و بودجه آنها در مجلس هم بررسی نمیشود.
حضور پررنگ شبه دولتی ها در صنایع پالایشی و دارویی
در غیاب گزارش های جامع از وضعیت شرکت های دولتی، بررسی های موردی مراکز پژوهشی معتبر از جمله مرکز پژوهش های مجلس تصاویر قابل توجهی از ابعاد حضور شرکت های دولتی در اقتصاد ایران را نشان می دهد. به عنوان مثال گزارش 19271 این مرکز که به بررسی سهم نهادهای شبه دولتی در صنعت پالایش نفت اختصاص دارد، حکایت از این دارد که نهادهای عمومی غیردولتی به صورت غیرمستقیم و از طریق برخی شرکت های سرمایه گذاری خود، مالکیت پالایشگاه های کشور را در اختیار دارند. بر این اساس، 99 درصد کنترل و مدیریت صنعت پالایشگاهی در اختیار دولت و نهادهای عمومی غیردولتی است و سهم بخش خصوصی در این راستا، تنها حدود یک درصد است.
در حوزه صنعت دارویی نیز مرکز پژوهش ها در گزارش 19187، تصریح کرده است که نهادهای عمومی غیردولتی به طور غیرمستقیم مالکیت شرکت های دارویی مهمی را در اختیار دارند. سهم این نهادها از کنترل بازار دارو بیش از 30 درصد برآورد شده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


تعداد بازدید : 319
جای پای همسان سازی محکم شد
شورای نگهبان مصوبه همسان سازی و رسیدن حقوق بازنشستگان طی 3 سال به میزان 90 درصد حقوق شاغلان را تایید و لایحه بودجه 1403 نیز منابع اجرای آن را در سال جدید پیش بینی کرد. این مصوبه را می توان از مهم ترین اقدامات مجلس درجهت عادلانهترشدن حقوق بازنشستگان قلمداد کرد. ما ضمن بررسی فرایند این مصوبه با رئیس کانون عالی کارگران بازنشسته کشور نیز همکلام شدیم

مصوبه مجلس چه بود؟
کمیسیون تلفیق لایحه برنامه هفتم توسعه در تیرماه امسال و در جریان بررسی این لایحه پس از آن که دریافت، جای اجرای همسانسازی در این لایحه خالی است، در فرایند چندهفتهای این لایحه، بندی را به آن الحاق کرد که دولت مکلف شد، حقوق بازنشستگان را طی 3 سال به میزان 90 درصد حقوق شاغلان برساند. ما در بند الحاقی یک ماده 29 برنامه هفتم توسعه کشور اینطور می خوانیم: «به منظور عدالت در پرداخت حقوق شاغلان و بازنشستگان و نیز متناسب سازی حقوق بازنشستگان با ۹۰ درصدحقوق و فوق العاده های مستمر مشمول کسور شاغلان مشابه و همتراز، دولت مکلف است تا پایان سال سوم برنامه اقدام لازم را به عمل آورد. این افزایش از سال ۱۴۰۳ در سال اول معادل ۴۰درصد و در سال های دوم و سوم هر کدام ۳۰ درصد ما به التفاوت ۹۰ درصد یاد شده خواهد بود. آیین نامه اجرایی این بند به تصویب هیئت وزیران می رسد.»
سنگ بزرگ نشانه نزدن است
اگرچه برخی از فعالان بازنشستگی این میزان را ناکافی می دانند اما تجربه برنامه ششم توسعه نشان می دهد، دولت ها با توجه به کاهش درآمدهای کشور، آنطور که باید در اجرای قوانینی از این دست که بار مالی گسترده در پی دارد، اهتمام نمی ورزند. همانگونه که در جریان بررسی موضوع همسانسازی در برنامه هفتم توسعه در آبان ماه در مجلس، برخی نمایندگان معتقد بودند، دولت باید طی یک سال و در سال نخست اجرای برنامه هفتم (1403)، حقوق بازنشستگان را به میزان 90 درصد حقوق شاغلان افزایش دهد. این دیدگاه که همچون «سنگی بزرگ برای نزدن بود»، از خواسته های جواد حسینی کیا، از نمایندگان مجلس بود که مجلس با آن موافقت نکرد. او گفت:«بازنشستگان در شرایط سختی قرار دارند و ما آن ها را به آینده حواله می دهیم امروز آن ها در معیشت خود ماندهاند و نمیتوانند هزینه درمان خود را پرداخت کنند. آیا بازنشسته تا ۳ سال دیگر زنده است که بتواند ۹۰ درصد را دریافت کند، توقع این است که ۹۰ درصد برای سال آینده اعمال شود .»
دولت بهانه آورد
با وجود آن که، در زمان الحاق این بند به لایحه برنامه هفتم، مجلس اعلام کرد برای اجرای آن با دولت توافق کرده است، اما پس از تصویب، صولت مرتضوی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی واکنش چندان مثبتی از خود نشان نداد و به نوعی ساز ناهمساز با همسانسازی را حتی قبل از تایید شورای نگهبان نواخت.
منابع اجرای سال اول در بودجه 1403
ماجرای همسانسازی در روند تقنینی خود، در لایحه بودجه 1403 نیز به عنوان سال نخست اجرای برنامه 5 ساله هفتم توسعه پیشبینی شد و اگرچه محل منابع اجرای آن(از افزایش یک درصدی ارزش افزوده از 9 به 10 درصد) انتقاداتی را از سوی برخی نمایندگان و کارشناسان به همراه داشت اما در نهایت، بازنشستگان باید این اطمینان خاطر و امید را داشته باشند که حقوقشان در 1403 با 40 درصد افزایش همراه خواهد بود.

همه ماجرای همسانسازی و تجربه ناموفق اجرای آن در برنامه ششم توسعه طی سال های 1396 تا پایان 1400 موضوع همکلامی ما با محمد اسدی رئیس کانون عالی کارگران بازنشسته کشور است. اسدی می گوید: برنامه ها معمولا آنطور که باید محقق نمی شوند اما از آنجا که اجرای سال اول آن در لایحه بودجه 1403 پیش بینی و روز گذشته هم (یکشنبه) محل منابع آن در مجلس مصوب و تبدیل به قانون شد، می توان به آن امید زیادی داشت. چراکه اگر اجرا نشود می توان آن را از طرق مختلف پیگیری کرد.
از اسدی درباره میزان رضایتمندی بازنشستگان از این مصوبه می پرسیم که چنین می گوید: از حالا زود است برای این موضوع قضاوت کنیم. حداقل آورده این مصوبه همین است که بازنشسته در صورت اجرای آن، می بیند که طی سه سال به نقطه مشخصی از حقوق یک شاغل رسیده و به عادلانهتر شدن حقوق رسیده، این مهم است.رئیس کانون عالی کارگران بازنشسته کشور در عین حال تاکید می کند، باید ببینیم در طی سه سال در مسیر اجرا و کنار هم آمدن چند فرایند، این افزایش حقوق تا چه میزان در سبد هزینه و قدرت خرید یک بازنشسته با توجه به تورم، ارزش ایجاد می کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 207
اهلاً و سهلاً
نصرا... : اسرائیل با تیپ های شکست خورده اش در غزه ما را به جنگ تهدید میکند؟! اهلاً و سهلاً. امنیت دریای سرخ، آرامش جبهه با لبنان و وضعیت عراق در گرو توقف تجاوز به غزه است

سخنرانی سیدحسن نصرا... دبیرکل حزب ا... لبنان، به مناسبت گرامیداشت شب هفت شهادت «وسام حسن طویل» ملقب به حاج جواد از فرماندهان میدانی نیروهای الرضوان (نیروهای ویژه حزب ا...) در شهر جنوبی «خربه سلم» در استان نبطیه برگزار شد. دبیرکل حزب ا... در این سخنرانی علاوه بر پرداختن به شخصیت حاج جواد، درباره تحولات منطقه در سایه ادامه حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه صحبت کرد.
داعش دست پرورده آمریکاست
نصرا... گفت: داعش دست پرورده آمریکاست و شمار زیادی را اخیرا در مراسم سالروز شهید سلیمانی به شهادت رساند. داعش بزرگترین تهدید برای جامعه متنوع لبنان بود و ما افتخار میکنیم که با این گروه تروریستی جنگیدهایم و حاج جواد در راس فرماندهان مبارزه با داعش بود. به گزارش تسنیم،دبیرکل حزب ا... لبنان گفت: بیش از صد روز است که ساکنان غزه مقاومت اسطوره ای از خود نشان دادهاند. آنها در زیر بمباران وحشیانه استوار و مقاوم و راسخ و قوی ایستادهاند و عقب ننشستهاند و تسلیم نشدهاند . این حقیقت این ملت است. گروههای مقاومت اعم از حماس و جهاد و غیره 24 ساعته نبرد کم نظیری از خود به نمایش گذاشته اند و شما این عملیاتهای منحصر به فرد را در فیلمهایی که منتشر میشود می بینید. این در حالی است که رژیم صهیونیستی بسیاری از اخبار را سانسور میکند. همه تحلیلگران اتفاق نظر دارند که اسرائیل در این جنگ بیش از هر جنگ دیگری سانسور میکند.
رژیم صهیونیستی در شکست دست و پا می زند
سید حسن نصرا... تصریح کرد: با گذشت صد روز از جنگ تحلیلگران و سیاستمداران همگی تاکید دارند که این رژیم در شکست دست و پا می زند و نمیداند چطور از آن بیرون آید. آنها با بمباران وحشیانه کودکان و زنان، به هیچ یک از اهداف اعلام شده و اهداف غیراعلام شده از جمله فائق آمدن بر حماس و آزاد کردن اسرا دست نیافتهاند. آنها حتی به اهداف ضمنی خود نظیر کوچاندن ساکنان غزه و اشغال نوار غزه و تبدیل آن به یک ساحل برای شهرک نشینان نیز دست نیافتهاند. اینها اهداف غیراعلامی است که به اعتراف خودشان به هیچیک از آنها دست پیدا نکردهاند. سید حسن نصرا... تاکید کرد: همگان اجماع دارند که آنها به اهدافشان نرسیدهاند. اکنون بعد از صد روز آنها وارد سومین مرحله شدهاند که عقب نشینی زیادی صورت گرفته و آنها از شمال غزه عقب نشینی کردهاند. این در حالی است که رسانههای اسرائیلی تاکید کردهاند رزمندگان حماس و جهاد بازگشته و بر شمال نوار غزه کنترل یافتهاند. دبیر کل حزبا... تاکید کرد: ابتدا اعلام کردند 4 هزار نظامی اسرائیلی مجروح و معلول شدهاند تا اینکه آمار نهایی سر از 30 هزار نفر درآورد. این در حالی است که بسیاری از آنان به طور کامل دیگر نمیتوانند خدمت کنند. سی هزار مجروح تلفات انسانی بیسابقهای است. حالا اسرائیل با تیپ های شکست خورده اش در غزه ما را به جنگ تهدید میکند؟! اهلا و سهلا... جهاد عزت است.
آیا جنایت صهیونیستها نسل کشی نیست؟
دبیرکل حزب ا... با اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی در ناکامی و شکست کامل فرورفته و به گفته تحلیلگرانش در چاله عمیقی افتاده است، تصریح کرد: دشمن برای محقق کردن دستاورد به مرحله سوم جنگ وارد شده است. اقتصاد دشمن به شدت آسیب دیده است. آن ها تلاش میکنند چرخ اقتصاد را به گردش درآورند. آنچه در دریای سرخ اتفاق افتاده است اقتصاد دشمن را زمین گیر کرده است. دبیرکل حزب ا... گفت: شکایت و کیفرخواستی از جانب آفریقای جنوبی علیه رژیم صهیونیستی صورت گرفت. آنها مدعی هستند که ارتش آنها اخلاقی ترین ارتش جهان است. این یک نفاق کامل است.سیدحسن نصرا... با اشاره به خسارت ها و ویرانیهای نوار غزه گفت: آیا اینها نسل کشی و کشتار جمعی نیست؟ من هفته گذشته عناوینی را مطرح کردم اما همگان باید فداکاری ها را تشریح کنند تا خون شهدای غزه هدر نرود. این خونها دستاوردهایی استراتژیک برای آینده منطقه و فلسطین خواهد داشت. دبیرکل حزبا... افزود: دولت کنونی اسرائیل با فشارهای زیادی مواجه است و این دستاوردهای جنگ غزه است. از نتایج این شکست و ناامیدی این است که افکار عمومی هم اکنون و نه بعد از جنگ خواستار رفتن نتانیاهو و برگزاری انتخابات زودهنگام است. آنها خواستار تن دادن به شروط واضح مقاومت برای آزادی اسرا حتی به قیمت توقف کامل جنگ هستند.
دشمن ناگزیر به پذیرش شروط مقاومت خواهد شد
نصرا... در ادامه خاطرنشان کرد: این مسیر چه در فلسطین، لبنان، سوریه ، یمن و عراق ادامه خواهد یافت و دشمن ناگزیر به پذیرش شروط مقاومت و حل پروندهها از طریق گفتوگو است و ما انشاءا... به پیروزی وعده داده شده دست خواهیم یافت. دبیرکل حزبا... گفت: در طول صد روز جنگ آمریکا و دیگر کشورهای غربی با همه ابزارها تلاش کردند جبهههای پشتیبانی از غزه را مهار کنند. آنها این جبههها را دست کم گرفتند و این مطلب را القا کردند که این جبههها جز زیان و ضرر و برای مردمانشان چیزی نخواهند داشت. این در حالی است که تهدید علیه کشورهای مقاومت افزایش یافت. یمن با تهدیدهای زیادی مواجه شد. دولت و ملت عراق و گروههای مقاومت تهدید به ترور شدند و با اهرم اقتصادی و دلار فشار آوردند و حتی از نام بردن تهدید داعش هم دریغ نکردند و ناوهایشان را هم به منطقه آوردند. سید حسن نصرا... با اشاره به اینکه آمریکاییها و بسیاری از کشورهای غربی بیش از صد روز تلاش کردند تا جبهه های دیگر را ساکت و تحت سلطه خود درآورند و ناکام بگذارند، حمله آمریکا و انگلیس به یمن را حماقت توصیف کرد و گفت: اگر بایدن تصور می کند یمنی ها دست از حمایت فلسطینی ها برخواهند داشت، سخت در اشتباه است و ملت یمن را نشناختهاند. امنیت دریای سرخ، آرامش جبهه با لبنان و وضعیت عراق در گرو توقف تجاوز به غزه است.
پاسخ یمن را یمنیها تعیین میکنند
همانگونه که سید عبدالملک بدرالدین گفت، یمنیها فقط کشتیهای اسرائیلی و کشتیهایی را که مقصدشان فلسطین اشغالی است، هدف قرار میدهند. آنچه آمریکاییها در یمن انجام دادند، کل دریانوردی و کشتیرانی در دریای سرخ را به خطر انداخت. دبیرکل حزبا... لبنان گفت: همه این اقدامات آمریکا و انگلیس در جهت حمایت از اسرائیل صورت میگیرد. طبیعتا آمریکاییها دنبال ائتلاف بودند که البته ائتلافی در کار نیست. نکته جالب این بود که یک کشور عربی در این به اصطلاح ائتلاف شرکت کرد که بحرین بود؛ اما مردم بحرین این ذلت را نپذیرفتند و در حمایت از ملت فلسطین به خیابانها آمدند.دبیر کل حزبا... با تمجید از موضع یمن و عراق و ملت بحرین تصریح کرد: ما مواضع علما و مردم بحرین را که همبستگی خود را با غزه اعلام کردند و موضع تحقیرآمیز دولت بحرین را رد کردند، تحسین می کنیم.وی افزود: پاسخ یمن را یمنیها تعیین میکنند و بایدن و دولتش در ارسال پیام به ایران و تهدید آن در مورد یمن سخت در اشتباه هستند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 83
راهکار های امام هادی (ع) برای تعمیق روابط خویشاوندی

امام هادی (ع) دوران امامت خویش را با خلفای ستمگر عباسی همچون معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز سپری کرده و در نهایت سال ۲۵۴قمری در ۴۱سالگی به شهادت رسیدند. بی تردید سیره و زندگانی امام دهم شیعیان دارای ابعاد گوناگونی است که می تواند برای رهروان آن امام همام درس آموز باشد. یکی از ابعاد شخصیتی امام هادی (ع) توجه ایشان به خویشاوندان است . نباید فراموش کرد که رابطه خویشاوندی، اهمیت ویژه ای در زندگی انسان و پیامدهای مهمی در زندگی اجتماعی افراد دارد. پیشرفت مادی، معنوی و اخـلاقی یک جامعه، از خانواده و خویشاوندان شکل می گیرد. از همین رو، تحکیم این نهاد و روابط میان اعـضای آن، از جایگاهی ویژه در روایات و سـیره مـعصومان از جمله امام هادی(ع) برخوردار است. در همین باره امام هادی(ع)، از راهکارهای متعددی برای تحقق این مهم استفاده کرده اند. موضوعی که زهرا یوسفیان و حمیدرضا مطهری در پژوهشی به آن پرداخته و زوایای مختلف ارتباط گیری امام هادی با خویشان خود را بررسی کرده اند که در ادامه بخش های مهم این پژوهش را میخوانید:
بخشش و کمک مالی به خویشاوندان
یکی از موارد مهم در زندگی انسان، کمک مالی به همنوع، به ویژه خویشاوندان است که به استحکام هر چه بیشتر روابط بین آنان مـی انجامد و خـداوند در آیـات بسیاری به انفاق و بخشش بـه آنان بـا عنوان «ذوی القربی» اشاره و بر آن تأکید کرده است[1] و این انفاق و احسان در درجه اوّل، به پدر و مادر و فرزندان به معنای صله رحم واقعی و نیز بـستگان نزدیک است و یکی از اوامر خداوندی و لزوم تقدم آنان بر دیـگران در احـسان و نیکی، از پیمان های الهی است که پیامبر(ص) و امامان معصوم (ع) در این امر انسانی تلاش ویژه داشته اند. امام هادی(ع) نیز به عـنوان یـک راهـبر معصوم، به این مسئله توجه فراوانی داشته است؛ به گونه ای که بـرخی منابع، این ویژگی اخلاقی امام را همانند پادشاهان دانسته و می نویسند: «انفاق و بخشش امام هادی(ع) به قدری بود که جـز پادشـاهان کـسی توانایی انجام آن را نداشت و مقدار بخشش های ایشان، تا آن زمان از کسی دیده نشده و در جـغرافیای اندیشه ها نمیگنجد.[2]» این بخشش، با توجه به وضعیت اجتماعی آن دوره و ظلم و ستم بیش از حدّ حاکمان عباسی بـر مـردم، بـه خصوص بر علویان، در گشایش تنگنای اقتصادی آنان و بهبود وضعیتشان اهمیت فراوان داشت. ابـوالفرج اصـفهانی، گـوشه ای از سخت گیری بر علویان را گزارش کرده و بغض و دشمنی عمربن فرج رخجی، کارگزار متوکل (227 ـ 247ق) به خاندان امـیر مـؤمنان7 را تـرسیم کرده و درباره سخت گیری او بر علویان می گوید:« وی از سوی متوکل به فرمانداری مکه و مدینه گمارده شـده بـود. او مانع ارتباط فرزندان ابوطالب با مردم می شد و از احسان و کمک مردم به آنان جـلوگیری مـی کرد و اگـر می شنید فردی به آنان کمک کرده، هرچند به مقدار اندک، شخص کمک کننده را تحت شـکنجه و آزار قـرار می داد و جریمه سنگینی را برایش مقرر می کرد. محاصره اقتصادی فرماندار متوکل در خصوص علویون، آنان را چـنان دچـار تنگدستی طاقت فرسایی قرارداده بود که چند زن علویه، تنها با یک پیراهن زندگی می کردند و هنگام نماز، آن پیراهن را به نوبت می پوشیدند و نماز می خواندند و بقیه ساعات در اتاق های خود برهنه به سـر مـیبردند. ایـن وضع، تا زمانی که متوکل زنده بود، ادامه داشت.[3]» امام هادی(ع) در چنین جوّ خطرناکی، بـا رعـایت کـامل مسائل حفاظتی و امنیتی، با انفاق و بخشش در کاستن از سختی های خاندان خود می کوشید. اسـحاق بن جلاب، نمونه ای از رفتار آن حضرت را گزارش میکند و می گوید:« برای ابوالحسن (امام هادی(ع) گوسفندان زیادی خریدم. سپس، امام مرا خواست تا بـه مـنزلش بروم. بعد از ورود به خانه ایشان، امام مرا به اصطبل حیوانات برد و از آن جا بـه منطقه ای برد که نمیشناختم. آن گاه دستور داد تـمام آن گـوسفندان را بین کسانی که گفته بود، از جمله بـرای ابـی جعفر پسر بزرگش و مادرش و افراد دیگر، توزیع کنم.[4]» از دیگر مصادیق بخشش امام به خـویشاوندان را دربـاره ابوهاشم جعفری (261 ق) می بینیم. او که از مـنتسبان بـه اهل بیت اسـت، بـه عـلت تنگنای مالی، برای درخواست کمک نزد امـام هادی(ع) رسید و پیش از آن که سخنی بگوید، امام دستور داد 200 دینار طلا بـه او بـدهند که با آن، مشکلات خود را برطرف کـند.
[5]
اعتماد به خویشاوندان
اعـتماد و اطـمینان بخشی به اقوام و خویشاوندان مؤمن و بـاتقوا، یـکی دیگر از آموزه های رفتاری است که بر خویشاوندان تأثیرگذار بوده و جایگاه شخصیتی افراد را در بـرابر دیـگر افراد فامیل و دوستان بالا مـی برد و پیـوندهای خـویشاوندی را مستحکم تر می کند؛ بـه ویژه اگـر این اعتماد از طرف فـرد بـزرگ و مورد توجه خاندان صورت گیرد. نمونه این اعتمادبخشی و وثاقت را در ارتباط امام هادی(ع) با عـبدالعظیم حـسنی می بینیم. ابوحماد رازی در سامرا خدمت امام هادی(ع) رسـید و پرسش هایی در مـوضوعات مـختلف از امـام پرسید و پاسخ آنها را از امـام دریافت کرد. هنگام خداحافظی، امام به او فرمود: «حماد، هرگاه مشکلی در مسائل دینی آن نواحی برایت پیـش آمـد، از عبدالعظیم حسنی بپرس و از قول من بـه او سـلام بـرسان.[6]» ایـن مـسئله نشان دهنده اعتماد امـام(ع) بـه یکی از خویشان خود، در یکی از مهم ترین مسائل فرهنگی جامعه است که می تواند محبت و صمیمیت بیشتر در میان خـویشان را افـزایش دهـد و همین توصیه و اعتماد، جایگاه عبدالعظیم را بیشتر و بـالاتر بـرد.
کـمک بـه خـویشان بیمار
از دیگر مسائلی که می تواند رابطه خویشاوندی را محکم و پابرجا نگه دارد و آن را استمرار بخشد، رسیدگی به خویشاوند بیمار و نیازمند و برطرف کردن کمبود روحی و مشکلات جسمی آنان است. گاه ایـن کمک ها در روحیه فرد چنان تأثیرگذار بوده که باعث به دست آوردن سلامت و آرامش روحی و روانی او می شود. این نوع برقراری عاطفی را در زندگی امام هادی(ع) با فرستادن دوا برای یکی از اقوام به نام زیدبن علی بن حسین بن زید مـی توان مـشاهده کرد. او که بیمار شده و توان تهیه دارو نداشت، می گوید: «من بیمار شدم و شبانه پزشکی به بالینم آمد و دوایی را برای من تجویز کرد که همان شب، باید آن را تهیه کرده و مصرف مـی کردم؛ امـا برایم تهیه آن ممکن نبود. هنوز طبیب از در خانه بیرون نرفته بود که خادم امام هادی(ع) آمد و شیشه ای از همان داروی تجویزشده پزشک معالج را برایم آورد و به مـن گـفت: ابوالحسن به تو سلام مـی رساند و مـی فرماید تا چند روز از این دوا بخور و من از آن خوردم و خوب شدم.[7]» تلاش به موقع امام برای رساندن دارو و رسیدگی ایشان در شب هنگام، جالب و ستایش برانگیز بود و این خود، درسی دیگر بـرای اسـتحکام ارتباط خانوادگی و گسترش بـیشتر روابـط عاطفی بین خویشان است.
راهنمایی اعتقادی خویشاوندان
بی تردید یکی از مواردی که می تواند در دیدارهای خانوادگی اثربخش باشد و به رابطه خویشاوندی استحکام بیشتری بخشد، گـفت وگو دربـاره مـسائل مختلف در دیدارهای خانوادگی است که در برخی اوقات، ثمربخش بوده و به هدایت فـکری و اندیشه ای افـراد فامیل منجر می شود. گفت وگوی امام هادی(ع) با ابوهاشم که از منسوبان به اهل بیت: بود، نمونه تـاریخی ایـن گونه موارد است. او می گوید: «زمانی که امام هادی(ع) بیمار بود، به دیدارش رفتم. امام بـه مـن فرمود: «ای ابوهاشم! فردی از دوستان ما را به «حائر» بفرست [و در روایت دیگر آمده است که:... امام فـرمود: «بـا مـال من گروهی را به حائر حسینی بفرستید...»] تا برای [شفای] من دعا کند.» ابوهاشم مـوضوع را بـا یکی از یاران امام به نام علی بن بلال در میان گذاشت و از او خواست به کربلا برود و بـرای امـام(ع) دعـا کند. علی بن بلال شگفت زده شد و گفت: به جان و دل حاضرم این کار را انجام دهم؛ ولی به اعـتقاد مـن امام هادی(ع) برتر از حائر حسینی است؛ زیرا او در شمار صاحب حرم است و دعای آن حـضرت بـرای خـود، بهتر از دعای من برای اوست.ابوهاشم می گوید: به نزد امام بازگشتم و آن چه را علی بن بلال گفته بـود، بـه اطـلاع امام هادی(ع) رساندم. امام فرمود: «رسول خدا(ص) برتر از کعبه و حجرالأسود بود؛ بـا این حـال، به دور خانه خدا طواف می کرد و حجرالأسود را استلام می نمود. برای خدا در روی زمین، بقعه هایی است که لازم است خداوند در آن بـقعه ها خـوانده شود و دعای افراد در این گونه جاها، مستجاب است و حائر حسینی، از جمله این بقعه هاست.[8]»
نمونه دیـگری از هدایت گری امام هادی(ع) در ارتباط با خویشاوندان و تـغییر نگرش و تـصحیح دیدگاه در بین افراد فامیل را درباره همین ابـوهاشم جـعفری می بینم. او با فردی به نام «عبدالرحمن » همنشینی داشت و امام هادی(ع) به دلیل افـکار و اندیشه های نامناسب عبدالرحمن، از این رابطه نگران شـد و این نکته را بـه ابـوهاشم گوشزد و علت آن را نیز بیان و تاکید کردند که «موضع خود را مشخص کن؛ یا همنشین او باش و ما را رها کن و یا او را واگذار و با ما باش.[9]» این نقل تاریخی، دغدغه امام را به مـسائل اعـتقادی اقـوام و سـرنوشت آنان مـی رساند و این که مبادا در اثر همنیشی با افرادی که از نظر عقیدتی دچار کج اندیشی در مباحث توحیدی شده اند، شک و تزلزلی در اندیشه آنان به وجود آید.
[1]. روم، 38
[2]. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، چاپ العلمیه، ج4، ص409
[3]. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، چاپ دارصادر، ج7، ص55
[4] . کلینی، کافی، چاپ اسلامیه، ج1، ص498
[5]. صدوق، امالی، چاپ البعثه، ص498
[6]. عطاردی، مسند الامام الجواد، چاپ آستان قدس، ص229
[7]. مفید، الارشاد، چاپ دار المعرفه، ج2، ص308
[8]. ابن قولویه، کامل الزیارات، چاپ فقاهت، ص46
[9] . کافی، ج2، ص374

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 218
مالیات خانه های خالی در تیررس قانون گذاری مجلس
با وجود اجرای بسیار کند قانون مالیات خانه های خالی، اجرای کامل مصوبه مجلس یازدهم می تواند به مهار سوداگری در بازار مسکن کمک کند

قانون درباره مالیات بر خانه های خالی چه می گوید
به گزارش خبرگزاری خانه ملت؛ نمایندگان در نشست علنی چهارشنبه ۱۵ مردادماه 1399 مجلس شورای اسلامی، در جریان بررسی قانون مالیات های مستقیم، با اصلاح ماده ۵۴ این قانون با ۱۶۹ رأی موافق، ۲۷ رأی مخالف و ۷ رأی ممتنع از مجموع ۲۳۷ نماینده حاضر در صحن موافقت کردند.
بر این اساس متن زیر جایگزین ماده (۵۴) مکرر قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 3/۱۲/۱۳۶۶ با اصلاحات و الحاقات بعدی میشود: ماده ۵۴ مکرر- مالکان واحدهای مسکونی که واقع در کلیه شهرهای بالای صدهزار نفر جمعیت که به استناد سامانه ملی املاک و اسکان کشور موضوع تبصره (۷) ماده (۱۶۹) مکرر این قانون، در هر سال مالیاتی در مجموع بیش از چهار ماه به عنوان خانه خالی شناسایی شوند، به ازای هر ماه بیش از زمان مذکور، بدون لحاظ معافیتهای تبصره (۱۱) ماده (۵۳) این قانون، به صورت ماهانه مشمول مالیاتی برمبنای مالیات بر درآمد اجاره به شرح زیر میشوند:
سال اول- معادل 6 برابر مالیات متعلقه؛سال دوم - معادل 12 برابر مالیات متعلقه؛سال سوم به بعد - معادل 18 برابر مالیات متعلقه
واحدهای نوسازی پس از 12ماه و در پروژههای انبوهسازی پس از 18ماه از پایان مهلت اتمام عملیات ساختمانی مندرج در پروانه ساخت موضوع ماده (۱۰۰) قانون شهرداری مصوب 1344.04.11، مشمول مالیات موضوع این ماده میشوند.
سازمان امور مالیاتی موظف است با همکاری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات یک ماه قبل از اتمام مهلتهای مذکور، اخطار لازم را به مالک واحد یا به کدپستی محل آن ارسال کند.
نرخهای فوق برای خانههای خالی متعلق به اشخاص حقوقی خصوصی، عمومی و دولتی از قبیل دستگاههای موضوع ماده (۵) قانون خدمات کشوری، ماده (۵) قانون محاسبات عمومی کشور مصوب و ماده (۲۹) قانون برنامه پنجساله ششم توسعه کشور، دو برابر میزان مذکور است.البته این قانون در ادامه 10 تبصره دارد که به دلیل طولانی بودن آن ها و فضای محدود این گزارش به ذکر متن اصلی ماده واحده آن اکتفا می کنیم.
اثر خانه های خالی روی بازار مسکن
به عقیده برخی کارشناسان یکی از علل کمبود مسکن در کشور ما نه بهخاطر نبود مسکن، بلکه ناشی از وجود خانههای خالی است. بعضی از سرمایهداران در زمانهای خاص از فروش یا اجاره املاکشان خودداری میکنند تا با این کار باعث افزایش قیمت شوند و سپس به سودهای کلان دست پیدا کنند. جریمه خانههای خالی با هدف مبارزه با این مشکل به وجود آمد. اجرای قانون مالیات بر خانههای خالی باعث میشود احتکار مسکن توجیه اقتصادی نداشته باشد و واحدهای خالی از سکنه به بازار عرضه شود که بالطبع بر قیمت مسکن تأثیر بسزایی خواهد داشت. پس از اجرای این طرح میتوان انتظار داشت که دست سوداگران از بازار مسکن کوتاه شود.
محاسبه مالیات تنها برای ۶۶ هزار خانه خالی
هرچند برآورد اولیه از تعداد خانه های خالی در کشور بیش از 510 هزار واحد مسکونی را شامل می شد اما طی دو مرحله پالایش، سرانجام به گفته مدیرکل دفتر حسابرسی سازمان امور مالیاتی این آمار به 66 هزار خانه خالی کاهش یافت که البته 1400 میلیارد تومان مالیات واحدهای خالی برای آن ها محاسبه شد که قرار بوده تا اواسط دی به مودیان ابلاغ شود، با این حال گرچه دی ماه رو به اتمام است اما هنوز خبری درباره محاسبه و دریافت این نوع مالیات از خانه های خالی مذکور اعلام نشده است.به گزارش خبرگزاری مهر، شاهین مستوفی، در مصاحبه با صدا و سیما در خصوص پیشینه قانونی اخذ مالیات بر خانههای خالی گفت: بحث خانههای خالی در قوانین قبل از قانون مالیاتهای مستقیم که در حال حاضر جاری هست هم وجود داشت، اما به دلیل این که پایگاههای اطلاعاتی شناسایی این خانهها و امکان مطالبهاش هم وجود نداشت از قانون حذف کردند، اما در سال ۱۳۹۹ مجدد مطرح شد و در مجلس در اجرای ماده ۵۴ مکرر قانون مالیاتهای مستقیم و همچنین ماده ۱۶۹ قانون مکرر مالیاتهای مستقیم اضافه و به سازمان امور مالیاتی تکلیف شد تا برای مطالبه این مالیات اقدام کند.وی ادامه داد: در این قانون شرایط خانههای خالی تعیین شد و هر فردی مکلف است وضعیت اقامت خودش را نسبت به املاک در سامانهای که وزارت راه و شهرسازی آن را ایجاد کرده، تعیین کند و اگر کسی تا پایان تیرماه ۱۴۰۰ وضعیت اقامت خود را تعیین تکلیف نمیکرد، خانهای که وضعیت اقامتش مشخص نشده بود، خانه خالی تعریف میشد.مدیرکل دفتر حسابرسی سازمان امور مالیاتی خاطر نشان کرد: حال اگر این خانهها در شهرهای کمتر از صد هزار نفر و روستاها باشد، جریمهای با عنوان مالیات به آن تعلق میگیرد و شامل مالیات خانههای خالی نمیشود اما اگر در شهرهای بالاتر از صد هزار نفر باشد کلاً واحدهای خالی محسوب میشود.مستوفی افزود: همچنین خانههایی که حالا وضعیت اقامتشان مشخص است و بر اساس وضعیت اقامت ۱۲۰ روز در سال خالی هستند، آنها هم در حکم خانههای خالی تلقی میشوند.وی خاطر نشان کرد: یک نفر میتواند یک خانه داشته باشد، در همان شهر برای اقامت یک نفر دیگر از اعضای خانواده اش هم یک واحد مسکونی داشته باشد، در یک شهر غیر از شهر محل اقامت، یک واحد مسکونی دیگر هم برای اقامت میتواند داشته باشد و اگر فرزند یا یکی از اعضای خانواده به عنوان مأمور به خدمت یا دانشجو در یکی از شهرهای دیگر اقامت داشته باشد هم به عنوان اقامت فرعی برایش لحاظ میشود و برای هرخانواده تا چهار اقامتگاه اصلی و فرعی میتواند وجود داشته باشد و اینها مشمول خانههای خالی نمیشود. با این شرایط وزارت راه و شهرسازی به شناسایی خانههای خالی اقدام کرد و از روی سامانهها و قبوض و سایر ابزارها، خانههای خالی شناسایی شد.
شناسایی اولیه 510 هزار خانه خالی
مدیرکل دفتر حسابرسی سازمان امور مالیاتی افزود: وزارت راه و شهرسازی اولین فهرست خانههای خالی را در خردادماه ۱۴۰۱ برای عملکرد ۱۴۰۰ و فقط برای واحدهای مسکونی که واقعاً به واسطه سامانهها مشخص شد به ما اعلام کردند که نزدیک به ۵۱۰ هزار خانه خالی بود.مستوفی افزود: مطالبه مالیات برای آن ۵۱۰ هزار خانه خالی به این شکل بود که فهرست آنها از طرف وزارت راه و شهرسازی به سازمان امور مالیاتی ارسال شد و سازمان همین اطلاعات را به مودیان و مالکان خانهها به صورت ابلاغ پیامکی و همچنین قرار دادن در کارپوشههایی که از طریق پنجره خدمات الکترونیک سازمان امور مالیاتی برای همه مودیان قابل دسترسی است، برای همه مودیان فرستاد.وی ادامه داد: بعد از آن بلافاصله اعتراض مودیان به سازمان امور مالیاتی شروع شد و به واسطه این اعتراضات سازمان هم مجدد از وزارت راه و شهرسازی درخواست پالایش مجدد اطلاعات را کرد و در اسفند ماه سال گذشته عدد مالکان و واحدهای خالی که مشمول این طرح میشدند با توجه به اصلاحاتی که مردم در سامانه املاک و اسکان انجام داده بودند، به ۲۹۰ هزار واحد مسکونی تقلیل پیدا کرد.مستوفی در توضیح میزان مالیات خانههای خالی گفت: اگر فردی در یک سال یک واحد مسکونی خالی تا ۵ واحد مسکونی خالی داشته باشد در سال اول مشمول ۶ برابر مالیات درآمد اجاره آن واحد مشمول مالیات خانههای خالی میشود، اما سال دوم این عدد به ۱۲ برابر و سال سوم به بعد به ۱۸ برابر افزایش پیدا میکند. حال اگر یک فرد بیشتر از ۵ واحد خانه خالی یا بیشتر از ۳۰ دانگ خانه خالی داشته باشد، این فرد ضرایب مالیاتی اش دو برابر میشود.
کاهش آمار به 66 هزار واحد مسکونی خالی
مدیرکل دفتر حسابرسی سازمان امور مالیاتی خاطرنشان کرد: با توجه به پیگیریهای مجدد و برای این که افرادی که مشمول این مالیات نبودهاند، مالیاتی پرداخت نکنند مجدد از وزارت راه و شهرسازی درخواست پالایش مجدد اطلاعات را دادیم و بر اساس آخرین اطلاعات پالایش شده مربوط به سال ۱۴۰۰ که آبان ماه امسال در اختیار سازمان مالیاتی قرار گرفت، این عدد به ۶۶ هزار واحد مسکونی رسید و سازمان امور مالیاتی هم بر اساس این اطلاعات به محاسبه مالیات اقدام و برگه های تشخیص را صادر کرد.وی افزود: درنهایت بر اساس آخرین اطلاعات واحدهای مسکونی خالی برای سال ۱۴۰۰ تعداد ۶۶ هزار واحد و بر اساس محاسبه انجام شده ۱,۴۰۰ میلیارد تومان مالیات واحدهای خالی محاسبه شد که تا اواسط ماه آینده به مودیان ابلاغ میشود.مستوفی خاطر نشان کرد: ابلاغ به مودیان آغاز شده و وقتی برگه مطالبه صادر شود، بلافاصله یک پیامک به مودیان مشمول ارسال و در کارپوشه در پنجره خدمات الکترونیک مودیان اطلاعات بارگذاری میشود و هرکسی از مودیان که پیامک برایش ارسال شده یا هر فرد دیگری که میخواهد بداند مشمول این قانون شده یا نه میتواند به سامانه خدمات الکترونیک سازمان امور مالیاتی مراجعه و کد ملی خود را وارد کند و وارد سامانه شود و همه اطلاعات مالیاتی از جمله بدهیهای مالیاتی و قبوض و.. را در آن جا مشاهده کند.
مدیرکل دفتر حسابرسی سازمان امور مالیاتی خاطرنشان کرد: اطلاعات اولیه مشمولان سال ۱۴۰۱ هم در اختیار سازمان قرار گرفته و بالغ بر ۱۹ هزار و ۲۹۰ ملک خالی را در گام اول وزارت راه و شهرسازی به سازمان امورمالیاتی داده و محاسبه مالیاتش در حال انجام است و اگر سال دوم خالی بودن ملک باشد دو برابر سال اول، مالیات آن لحاظ میشود که امیدواریم هر دو مورد اواسط ماه آینده ابلاغ شود.
نیاز به عزم جهادی برای اجرای قانون
به گزارش خراسان، به نظر می رسد به دلیل کاهش چندبرابری آمار خانه های خالی مشمول مالیات (66هزار)نسبت به خانه هایی که ابتدا به صورت خالی شناسایی شدند، (510هزار) جا دارد نحوه شناسایی و تعاریف خانه های مشمول این نوع مالیات به صورت مدون و مشخصی تعریف شود تا امکان سوء استفاده و فرار مالیاتی دراین عرصه از بین برود. در هر حال قانون مالیات بر خانههای خالی نهتنها باعث سامان دهی بازار مسکن میشود بلکه ابزار کنترلی در برابر افزایش قیمت اجارهبها و مسکن است چرا که بعضی از سوداگران با احتکار خانههای خالی به دنبال سود بیشتر و تورم هستند. کارشناسان اقتصادی معتقدند که دریافت مالیات از خانههای خالی، با رویکرد مالیات ستانی عادلانه، بازار اجارهبهای مسکن را سامان دهی و آثار خوبی روی عرضه و تقاضای بازار مسکن ایجاد میکند.
مالیات بر خانههای خالی یکی از مهم ترین ابزارهای قانونی است که در کنترل و تخصیص بهینه منابع موجود مسکن در شرایطی که فاصله زیادی میان عرضه و تقاضا وجود دارد، میتواند کمکرسان شرایط فعلی بازار مسکن باشد اما برای گرفتن مالیات از خانههای خالی نیاز به اطلاعات و تعاریف دقیق و عزمی جهادی برای اجرای قانون است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 171
۱۰۰ روز جنایت؛ ۱۰۰ روز مقاومت
حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه در حالی صدمین روز خود را سپری کرد که از طرفی شمار شهدای فلسطینی به ۲۴هزار نفر رسیده و از طرف دیگر رژیم صهیونیستی برای اولینبار در طول عمر ۷۵ ساله تاسیس خود ضربات سهمگینی از گروه های مقاومت به طور همزمان دریافت کرده و در عین حال به هیچ یک از اهداف ادعایی خود دست نیافته است

به کارگیری تکنیک های پیشرفته در جریان عملیات طوفان الاقصی و به اذعان مقامات تل آویو، ضعف و تزلزل بنیان رژیم اسرائیل را آشکار کرد. این عملیات اساس و مفاهیمی را که دکترین نظامی این رژیم بر پایه آن استوار است، متزلزل نمود. عملیات طوفان الاقصی نما و ویترین شکنندهای را که این رژیم بر آن تکیه داشت، نمایان ساخت. بحرانی که به دنبال این عملیات در بین صهیونیست ها رخ داد، نقطه عطف مهمی در تاریخ اشغال بود. شاید ضربه غافلگیرکننده صبح هفتم اکتبر (۱۵ مهرماه)، فروپاشی کامل ساختار ارتش رژیم صهیونیستی در شهرکهای مجاور غزه را به همراه داشت، اما با تداوم نبرد به صورت کنونی و نتایج بزرگ آن در عرصه میدانی طی ۱۰۰ روز، فروپاشی کامل پایه های دکترین نظامی اسرائیل را رقم زد. این موضوع سبب سردرگمی و نگرانی گسترده محافل امنیتی و سیاسی این رژیم و حامیان غربی آن شده است. با گذشت ۱۰۰ روز از جنگ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه، حجم خودسانسوری نیز در ارتش رژیم صهیونیستی بسیار بالاتر رفته است و خانوادههای نظامیان صهیونیست نیز از سرنوشت فرزندان اعزامی خود به نوار غزه اطلاع کمی دارند و بعضا یک خبرنگار یا یک نظامی صهیونیست آماری ارائه می دهد و ولوله ای در سرزمین های اشغالی ایجاد می کند؛ همچون آماری که چندی پیش یک افسر صهیونیست درباره کشته های این رژیم در نوار غزه افشا کرد.
جنگ غزه نقطه اوج هماهنگی گروه های مقاومت منطقه
با شروع جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه و بمباران های بی وقفه مناطق مسکونی، آموزشی و درمانی این منطقه از سوی بمب افکن های رژیم تل آویو که تاکنون موجب شهادت حدود ۲۴هزار فلسطینی شده که اکثر آنها کودک و زن هستند، ورود گروههای مقاومت منطقه همچون حزبا... لبنان، انصارا... و ارتش یمن و گروه های عراقی به نبرد مستقیم با رژیم صهیونیستی می تواند از بهترین دستاوردهای نبرد غزه باشد؛ اقدامی که صدمات
بی شماری به صهیونیست ها وارد کرده است. رزمندگان مقاومت فلسطین وظیفه حراست از نوار غزه و جنگ زمینی با ارتش رژیم صهیونیستی را برعهده دارند که تاکنون تلفات سنگینی به ارتش تا بن دندان مسلح این رژیم وارد کرده اند، به حدی که طی ۱۰۰ روز گذشته بیش از۹۰۰ دستگاه تانک مرکاوا، نفربر و خودروی زرهی صهیونیست ها فقط در نوار غزه توسط رزمندگان فلسطینی منهدم شده است و بنابر آمار رسمی صهیونیست ها تا به امروز بیش از ۵۰۰ نظامی صهیونیست هم به هلاکت رسیدهاند. هرچند منابع مقاومت و برخی منابع صهیونیستی آمار تلفات صهیونیست ها در جنگ زمینی غزه را چندین برابر این آمار می دانند، به حدی که یک نظامی صهیونیست که اخیرا از جنگ غزه بازگشته با رد آمار تلفات ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ غزه، از هلاکت ۳هزار نظامی صهیونیست و همچنین زخمی شدن ۱۱ هزار نظامی دیگر خبر داده است؛ خبری که برخی از منابع صهیونیستی نیز آن را تایید کرده اند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 257
فرشتهها در نبرد با سرطان
گزارشی از «موسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان خراسان» و گفتوگو با مدیرعامل این موسسه درباره کودکانی که بعد از مبارزه با سرطان الهامبخش هستند

همه چیز از خانه اهدایی عمهام شروع شد
شیما شریفی مدیرعامل این مجموعه درباره ماجرای شکلگیری موسسه میگوید: «من به همراه خانوادهام در موسسه محک کارهای داوطلبانهای داشتیم، تا اینکه عمه من که بازنشسته آموزش و پرورش بودند تصمیم گرفتند ساختمانی را اهدا کنند به موسسه محک. آنجا تشکیل پرونده میدادیم و تفاهمنامه با متخصصان داشتیم. وقتی شروع کردیم در زمان کوتاهی آمار بیماران ما زیاد شد که خیلی بیشتر از شهرهای دیگر بود. در نتیجه با محک وارد مذاکره شدیم تا بتوانیم فعالیتها را گسترده کنیم. اینطور شد که از سال 95 موسسه ما از محک مستقل شد. موسسه ما کاملا مردمنهاد است و این تفاهمنامه به این علت بود که بتوانیم با استاندارد جهانی از زیرساخت محک کمک بگیریم تا موسسه خراسان را پایهگذاری کنیم».

ایشان درباره نوع خدماتی که موسسه به کودکان مبتلا به سرطان میدهد، میگوید: «ما کودکان بیمار تا 18 سال را حمایت میکنیم. یعنی از لحظهای که برگه تشخیص بیماری را میگیرد تا بعد از بهبودی برای چکاپهای دورهای تحت حمایت مادی ماست. وقتی کودکی سرطان میگیرد یک خانواده درگیر میشود و برای همین حضور روانشناس، متخصص تغذیه، هتل و ایاب و ذهاب و تیمهای دیگر را که شامل انواع خدمات درمانی و حمایتی میشود، درنظر میگیریم». خانم شریفی میگوید که مرکزشان بهخاطر افراد زیادی که برای درمان از استانهای دیگر به مشهد میآیند، خدمات فراگیری دارد: «نکته مهم این است که از شهرهای مختلف به مشهد برای درمان میآیند و از خدمات موسسه ما استفاده میکنند. به جرئت میگوییم که با هر شرایطی هر بچهای مبتلا به سرطان در استان تحت حمایت ماست. موسسات دیگر ممکن است بررسی کنند و وقتی خانوادهای خانه و خودرو دارد تحت حمایتشان قرار نگیرد اما روال ما متفاوت است چون برای سرطان، آزمایش تشخیص 15 میلیون، بعد داروها 40 میلیون و هزینههای جراحی و... آن قدر بالاست که اگر فردی کارمند باشد چنان مسائل مالی تحمیل میشود که ناچار به حمایت موسسه میشود. بهطور مثال پیوند مغز استخوان حدود 400 میلیون هزینه دارد. ما درصدهای حمایتی متفاوتی داریم از صددرصد تا بهصورت پلکانی مقادیر دیگر».
روی زیرساخت کمک کردیم
خانم شریفی با تاکید براینکه در موسسهشان بیمار را سرگردان نمیکنند تا بخشی از هزینه را از یک موسسه و بخشی دیگر را از موسسات دیگر بگیرد، میگوید: «ما روی زیرساختها کار کردیم و با تمام خیریههایی که برای کودک کار میکنند در ارتباطیم تا آنها روی هزینه درمان کار نکنند و روی زمینههای دیگر کار کنند. برخی موسسهها از ما حمایت میکنند. خودمان هم منابع درآمدزایی را مشخص کردیم، جلب کمکهای مردمی داریم مثل توزیع قلک در سطح شهر بین بیمارستانها، شرکتها، خانوادهها و... منبع درآمدزایی دیگر ما روزیاری است که افرادی نذر دارو میکنند برای کودکان مبتلا به سرطان. بخش دیگر بازارچههایی است که برگزار میکنیم که متاسفانه در دوران کرونا از قلک تا برگزاری بازارچه و فروش غذا دچار چالش شد. گروهی بهنام انجمن بانوان داریم که غذا درست میکنند و فروخته میشود. برخی سوپرمارکتها و فروشگاهها هم مواد اولیه را تامین میکنند و سفارشها را میفروشیم. این طرح پنجشنبههای مهربانی است. عدهای از خانوادهها هم سهشنبهها بافتنی میبافند و فروخته میشود».
بچههای اینجا مثل فرزندان خودم هستند
شاید برایتان جالب باشد بدانید حدود 11 هزار همیار در سال به این موسسه کمک میکنند که 2 هزار نفرشان فعال هستند؛ شیما شریفی با اشاره به این موضوع که متناسب با خدمات زیادی که این موسسه دارد آنقدری که باید شناخته نشده است، میگوید: «این نکته قوتقلب ماست که وقتی کودکی مراجعه میکند کاری که برای فرزند خودم انجام میدهم برای بچههای اینجا هم انجام میشود. البته خیلیها به ما میگویند هزینه زیادی میکنید چرا به دکترهای خاص و گران مراجعه میکنید؟ اما ما روی این نکته حساس هستیم که کودک مبتلا به سرطان را پیش بهترین دکتر ببریم تا بتوانیم با افتخار در جشن بهبودیافتگیاش او را روی سن ببینیم. البته پزشکان با ما تعامل خوبی دارند اما مسئله این است که هتلینگ بیمارستانهای خصوصی زیاد است و ما هم تخفیفهای اساسی میگیریم تا نیازی نباشد بیمارمان برود آنجا و خواهش کند».

بیماری علاوه بر هزینههای درمان، رنج روحی و حال نامناسب عزیزی که در کنار توست و ذره ذره آب میشود دردسرهایی مثل پیدا کردن دارو و... هم دارد. در این موسسه گاهی مددکار دارو را به خانواده بیمار میرساند تا دردسری در این زمینه نداشته باشند. اما اقدامات جالب دیگری هم صورت گرفته که خانم شریفی اینگونه تشریحشان میکند: «برای اینکه بیمار سرگردان نشود تفاهمنامههایی با داروخانهها داریم که طی آن شناسه بیمار ما مشخص است و مراکز میدانند، برای همین بیمار فقط دارو را میگیرد و داروخانه بعداً مبلغ را از ما میگیرد. با این روشها سعی میکنیم بیمار درگیر نشود. یکی دیگر از خدمات ما در راستای حمایت از بیمار و خانوادهاش این است که مددکار ما در سطح شهر میگردد، دارو را پیدا میکند، وقت سی تی میگیرد و...». از خانم شریفی درباره تعداد مددکاران فعال انجمن میپرسم که میگوید: «5 مددکار ثابت داریم و چند مددکار داوطلبانه. داوطلبین تلفنی به ما کمک میکنند. حدود 300 داوطلب داریم که آموزش مددکاری و جلب مشارکت دیدهاند. وقتی فردی با بیمار در تماس است باید آموزش لازم را برای همدلی و همراهی با خانواده و کودک ببیند».
مسیر دریافت کمکهای مردمی
شاید بخواهید بدانید این موسسه از چه مسیری کمکهای مردمی را دریافت میکند. خانم شریفی دراینباره توضیح میدهد: «بسیاری از متخصصان اطفال ما را میشناسند و بیمار را به مددکار ما معرفی میکنند تا کمکهای لازم را دریافت کنند. ما هم برای تامین منابع سعی میکنیم به کمکهای مردمی جهت دهیم، چون انتظار نداریم کمکهای بزرگی بشود بلکه کافی است انتخاب خوبی داشته باشند. بهطور مثال بهجای تاج گل برای مراسم ختم ما استند به مراسم میبریم که وجهش برای دارو و درمان هزینه میشود. همینطور برای افتتاحیه و تبریک یک بیزینسی بهجای سبد گل استند میفرستیم. خیلی از شرکتها سررسید و تقویم چاپ میکنند ما با کمک اسپانسر و ... سررسیدهایی برای فعالیتهای اقتصادی چاپ میکنیم تا عوایدش خرج کودکان شود. در کنارش در بازارچههایی که پایان سال برگزار میکنیم با کمک قنادیها و رستورانهای مطرح که کالا را به ما اهدا کردند، میفروشیم. حتی کارکنان ما این دو روز حقوق را به موسسه اهدا میکنند. خیلی از نذرها را جذب میکنیم تا به مادر و کودکی که در بیمارستان هستند میانوعده بدهیم». جالب است بدانید برای کمک به فعالیتهای این موسسه نیازی نیست فقط کمک مالی داشته باشید گاهی میتوانید زمانی را صرف کنید و خدماتی بدهید، خانم شریفی در این باره میگوید: «بهطور مثال یک خانم بازنشسته میآیند در شمارش قلک بهما کمک میکنند. کار داوطلبانه ثبت میشود و پایان هر سال ارزش ریالی کمکها به هر داوطلب اعلام میشود تا بداند کمک داوطلبانهاش معادل چه مقدار کمک ریالی به بچهها بوده است.

کودک بیمار هرقدر هم درگیر درمان باشد باز هم نیاز به بازی دارد، آنهم با رعایت اصول زیادی که سلامتش را بهخطر نیندازد و همینطور نیاز دارد درس بخواند تا از این فضا دور نشود. مدیرعامل موسسه حمایت از کودکان مبتلا به سرطان خراسان درباره برنامههایی که در این راستا برای کودکان دارند، میگوید: «اتاق بازی در بیمارستان دکتر شیخ داریم. معلمانی آنجا هستند که خدماتی به بیمار میدهند. گاهی آنجا برنامهای برگزار میکنیم تا بچهها نشاط را تجربه کنند. معلمها هم به بچهها کمک میکنند درس بخوانند و حتی همانجا امتحان بدهند. بعد از دوره درمان اگر بازهم نتوانند مدرسه بروند بهصورت مجازی از معلمهای داوطلب کمک میگیرند. البته فقط این نیست در همان اتاق بازی بیمارستان پانزدهم هر ماه تولد می گیریم برای بچهها، گروهی میآیند بچهها را سرگرم میکنند».
قصهبچههای موسسه
آنچه به این موسسه، آدمها و فعالیتهایشان انرژی داده این است که تمام تلاششان را برای بهبود یک کودک بگذارند تا لبخندی بر لب او و خانوادهاش بنشیند. خانم شریفی در این باره خاطره جالبی تعریف میکند: «پسربچهای از بندرترکمن به ما مراجعه کرده بود که دست درد داشته اما تشخیص اشتباهی از بیماریاش در مرحله اول داده شده بود. او الان کلاس ششم است و برخلاف تصور اولیه خوشبختانه دستش قطع نشده و در حال زندگی معمولی است. مادر بچه به من میگفت در دو سالگی او را دور پتو میپیچیدم و 4 سال تمام در آغوشم میگرفتم و به مشهد میآمدم تا خوب شد. این پسر حالا تمام آن روزها را بهیاد دارد. بعد از بهبودی میگفت در آن روزهای تلخ بیماری دلم برای غذای محلی و بازی با دوستانم تنگ شده. میگفت مامانم گریه میکرد و در آخرین دیداری که با دکتر داشتیم ایشان به مادرم گفت امیدوارم تا دامادی پسرت برنگردی. حالا همین پسر بهخاطر خاطرهای که از روند درمان و آن روزها دارد میگوید من هم دوست دارم مثل دکتر فرهنگی پزشک خوش اخلاقی شوم. اما اگر طی مراحل درمان اتفاق بدی برای بچهها بیفتد برای همیشه در ذهنشان میماند».
پدری که بعد از فوت فرزندش برگشت
خانوادههای بچههایی که به این موسسه میآیند و شاهد تلاش افراد برای کودکان هستند سعی میکنند سهمی در کارها داشته باشند. خانم شریفی به یک نمونه از این اقدامات اشاره میکند و میگوید: «پدری بود که چند وقت قبل یک عالم نان و اسباببازی به ما اهدا کرد؛ چون سالروز فوت فرزندش بود. برای برخی از ما این سوال مطرح بود که چرا بهرغم اینکه فرزندش فوت کرده به موسسه ما برگشته، اما به این نتیجه رسیدیم که احساسی که ایشان از موسسه و مددکار ما گرفته این بوده که هر کاری لازم بوده انجام شده و هیچ ایکاشی برایش باقی نمانده. چون ما سعی میکنیم تمام چیزی راکه در توانمان هست، برای بچهها و خانوادهشان بگذاریم».
کودکی که الهامبخش شد
خانم شریفی با اشاره به اینکه چند وقت یکبار برای بچههای موسسه که خوشبختانه به سرطان غلبه کردهاند جشن بهبودی گرفته میشود و در این بین هستند بچههایی که توانستند کارهای بزرگی رقم بزنند، میگوید: «یکی از بچههای درمانشده در مسابقات پاراالمپیک مقام آورده و حالا جزو مربیانی است که داوطلبانه به موسسه کمک میکند. همین بچه که اسمش مازیار است پروتزی نیاز داشت که میشد سالها قبل نمونه ارزان آن را تهیه کرد اما نمونه آلمانیاش را با چندین برابر قیمت تهیه کردیم تا کیفیت زندگیاش خوب باشد و لذت ببرد. همین مازیار مدالهایش را به موسسه ما اهدا کرد. برای همین است که میگویم ما فقط به فکر زندهماندن بیمار نیستیم، کیفیت زندگیاش هم برایمان مهم است.
در یک مورد دیگر بیماری داشتیم که افغانستانی بود و آرزو داشت صدایش از رادیو پخش شود. خسته بود از روند درمان و سرطانش چنان پیشرفته بود که دکترش هم امیدی به درمان نداشت. نکته تلخ این بود که خواهر و برادران این بیمار نمیتوانستند به ایران بیایند، برای همین ما ویزا گرفتیم تا قبل از فوت به دیدار خانوادهاش در افغانستان برود و آنجا هماهنگیهایی شد که این دختر 14 ساله توانست در چند نوبت اجرایی در رادیوی کشورش داشته باشد. متاسفانه بعد او را از دست دادیم اما کاری که میشد برایش انجام دادیم و او هم حس خوبی قبل از فوتش داشت». خانم شریفی در ادامه نکته جالبی را در خصوص اثری که کمک به کودکان سرطانی بر زندگی و دیدگاه افراد میگذارد نقل میکند که شنیدنی است: «بعد از فعالیت در موسسه هر مشکلی را که در زندگیام پیش آمد، گذرا حس میکنم. مفهوم مرگ و زندگی با کار برای بچهها برایم متفاوت شد. در این مسیر دوستان، خانواده و... هم همراهم هستند». خانم شریفی نکته پایانیاش را این گونه بیان کرد: «باید حواسمان باشد؛ از بوفهای که بچه در مدرسه تغذیه میخرد تا هوای آلوده شهر، حتی اسباب بازی و هر آنچه میتواند خطرناک باشد و زمینه مشکلات جدی برای سلامت کودکان باشد. برای همین اگر من یک روز تصمیم بگیرم با وسیله حمل ونقل عمومی به جای وسیله شخصی رفت و آمد داشته باشم،تلاش کرده ام سهم اجتماعی خودم را ایفا کنم تا کودکان کمتری مبتلا شوند».

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.